Joan Baez - Lily
Lily lived in a farmhouse at the edge of town
Long black braids like anchor chains
How they weighed her down
Dark eyes, pale skin
Mean dad, she was my second grade friend
My very best friend
She had four older brothers that I sometimes dreamed about
Mennonite children like wild indians
In a one room schoolhouse
At sixteen she ran away
Married, her first chance to escape
Oh Lily, why'd you have to cut your hair
Oh Lily, I loved us just the way we were
Princess of the field and daughter of the moon
Oh Lily
A lifetime later I passed through Buffalo and found her house
Same sweet Lily was looking through the eyes
Of the woman I was talking to nowJoan Baez - Lily - http://motolyrics.com/joan-baez/lily-lyrics-persian-translation.html
She gave me a rose she made
Of silk and memories of a lost yesterday
Oh Lily, why'd you have to cut your hair
Oh Lily, I loved us just the way we were
Princess of the field and daughter of the moon
Oh Lily
Two silhouettes in the afternoon
Princess of the field and daughter of the moon
Oh Lily, why'd you have to cut your hair
Oh Lily, I loved us just the way we were
Princess of the field and daughter of the moon
Oh Lily
Oh Lily, why'd you have to cut your hair
Oh Lily, I loved us just the way we were
Princess of the field and daughter of the moon
Oh Lily
Joan Baez - ليلي (Persian translation)
ليلي توي مزرعه اي در حاشيه يه شهر زندگي مي كرد
حاشيه هاي سياه بلندي شبيه به زنجيرهاي لنگر بودن
چطوري آن ها به او ظلم كردن
چشمان تيره، پوست رنگ پريده
منظورم اينه او دوست درجه دومم بود
بهترين دوست من
او دو تا برادر بزرگتر داشت كه من گاهي در مورد آن ها خيال پردازي مي كردم
بچه هاي منونيت سرخپوستان وحشي را دوست دارن
سر يكي از كلاس هاي مدرسه
در 16 سالگي او در رفت
ازدواج كرد، اولين شانس او براي فرار كردن بود
آه ليلي، چرا موهات رو كوتاه كردي
آه ليلي، من خودمون رو همون طور كه بوديم دوست داشتم
شاهدخت مزرعه و دختر ماه
آه ليلي
مدت زماني پس از آن وقتي از بوفالو مي گذشتم خونه اش رو پيدا كردم
همون ليلي شيرين بهم نگاه مي كرد با چشمانJoan Baez - Lily - http://motolyrics.com/joan-baez/lily-lyrics-persian-translation.html
زني كه تا حالا داشتم در موردش حرف مي زدم
او به من گل رزي داد كه
از ابريشم و خاطرت ديروزي بر باد رفته ساخته بود
آه ليلي، چرا موهات رو كوتاه كردي
آه ليلي، من خودمون رو همون طور كه بوديم دوست داشتم
شاهدخت مزرعه و دختر ماه
آه ليلي
دو شبح در يك بعد از ظهر
شاهدخت مزرعه و دختر ماه
آه ليلي، چرا موهات رو كوتاه كردي
آه ليلي، من خودمون رو همون طور كه بوديم دوست داشتم
شاهدخت مزرعه و دختر ماه
آه ليلي
آه ليلي، چرا موهات رو كوتاه كردي
آه ليلي، من خودمون رو همون طور كه بوديم دوست داشتم
شاهدخت مزرعه و دختر ماه
آه ليلي