Yasmin Levy - La Hija de Juan Simon
Cuando acabé mi condena
Me vi muy solo y perdido
Ella se murió de pena
Yo que la causa he sido
Sé que murió siendo buena La enterraron por la tarde
A la hija de Juan Simón
Y era Simón en el pueblo
El único enterrador El mismo a su propia hija
Al cementerio llevóYasmin Levy - La Hija de Juan Simon - http://motolyrics.com/yasmin-levy/la-hija-de-juan-simon-lyrics-persian-translation.html
Y el mismo cavó la fosa
Murmurando una oración Y como en una mano
Llevaba la pala
Y en el hombro el azadón
Los amigos le preguntan Y todos le preguntaban
De dónde vienes Juan Simón
Soy enterrador y vengo
De enterrar mi Corazón Submitter's comments:
Yasmin Levy - دختر خوان سیمون (Persian translation)
"دختر خوان سیمون"
وقتی من جمله ام را تمام کردم
خیلی گم گشته و تنها بودم
اون (دختر) از غم مرد
و دلیلش من بودم
می دونم که مرگ خوبی داشت
(مثل یک دختر خوب مرد)
اونو بعد از ظهر دفن کردند
دختر خوان سیمون رو می گمYasmin Levy - La Hija de Juan Simon - http://motolyrics.com/yasmin-levy/la-hija-de-juan-simon-lyrics-persian-translation.html
و در کل شهر، سیمون تنها گورکن شهر بود
او دخترش را به کول گرفت و به گورستان برد
و تنهای تنها گور را کند و زیر لب دعا خواند
و وقتی که بیلش در یک دست بود و کج بیلش روی شانه،
دوستانش ازش پرسیدند،
همه با هم این سؤال را کردند؛
از کجا داری میای خوان سیمون؟
(سیمون جواب داد) من یه گورکن هستم و از تدفین قلبم میام.