Despina Vandi - To Nisi
Βράδυ, αγάπη και φιλιά
καλντερίμια κι αγκαλιά
το νησί έχει μεθύσει
κι ο έρωτας χορό έχει στήσει Και στην άκρη της γιορτής
λυπημένος θεατής
να κοιτώ και να υποφέρω
που να βρίσκεσαι δεν ξέρω Το κύμα στο λιμάνι σκάει
και το νησί δεν με χωράει
Μακρυά σου αυτό το καλοκαίρι
χαμένο μοιάζει από χέρι Ψάχνω ένα πλοίο να την κάνωDespina Vandi - To Nisi - http://motolyrics.com/despina-vandi/to-nisi-lyrics-persian-translation.html
κοντά σου να 'ρθω κι όταν φτάνω
μ' όλη μου την φωνή που θα 'χω
να πω για σένα πως υπάρχω Ήλιος, θάλασσα και φως
κέφια έχει ο Θεός
Μα εγώ έχω χειμώνα
κι η ψυχή μου μαύρο χρώμα Τέτοια νύχτα μαγική
στήνει ο κόσμος μια γιορτή
Μα εγώ δε συμμετέχω
τι δεν θα 'δινα να σ' έχω
Despina Vandi - جزیره (Persian translation)
شب ، عشق و بوسه
خيابان ها و آغوش
جزيره مست است
و عشق رقص در آن قرار دارد
و در پايان جشن
تماشاگر ،غمگين است
نگاه ميکند و رنج ميبيند
من نميدانم او کجاست؟
امواج ، ساحل را ميشويند
و اين جزيره مناسب من نيست
تابستان از تو دور است
به نظر ميرسد شروع را فراموش کرده ايي
به دنبال يک کشتي براي ترک کردن
تا نزديکي تو مي آيند و وقتي اينجا ميرسند
با تمام صدايي که دارم
خواهم گفت که من وجود دارم
خورشيد ، دريا و نور
آفريده خداست
اما من زمستان هستم
و روح من سياه و سفيد است
در چنين شب جادو ييDespina Vandi - To Nisi - http://motolyrics.com/despina-vandi/to-nisi-lyrics-persian-translation.html
تمام جهان جشن ميگيرند
اما من شرکت نميکنم
من نميخواهم تو چيزي داشته باشي
امواج ، ساحل را ميشويند
و اين جزيره مناسب من نيست
تابستان از تو دور است
به نظر ميرسد شروع را فراموش کرده ايي
به دنبال يک کشتي براي ترک کردن
تا نزديکي تو مي آيند و وقتي اينجا ميرسند
با تمام صدايي که دارم
خواهم گفت که من وجود دارم
امواج ، ساحل را ميشويند
و اين جزيره مناسب من نيست
تابستان از تو دور است
به نظر ميرسد شروع را فراموش کرده ايي
به دنبال يک کشتي براي ترک کردن
تا نزديکي تو مي آيند و وقتي اينجا ميرسند
با تمام صدايي که دارم
خواهم گفت که من وجود دارم