Amy Macdonald - Run
Will you tell me when the lights are fading?
'Cause I can't see, I can't see no more
Will you tell me when the song stops playing?
'Cause I can't hear, I can't hear no more
She said, "I don't know what you're living for"
She said, "I don't know what you're living for at all"
He said, "I don't know what you're living for"
He said, "I don't know what you're living for at all"
But I will run until my feet no longer run no more
And I will kiss until my lips no longer feel no more
And I will love until my heart it aches
And I will love until my heart it breaks
And I will love until there's nothing more to live for
Will you tell me when the fighting's over?
'Cause I can't take, I can't take no moreAmy Macdonald - Run - http://motolyrics.com/amy-macdonald/run-lyrics-persian-translation.html
Will you tell me when the day is done?
'Cause I can't run, I can't run no more
She said, "I don't know what you did it for"
She said, "I don't know what you did it for at all"
He said, "I don't know what you did it for"
He said, "I don't know what you did it for at all"
But I will run until my feet no longer run no more
And I will kiss until my lips no longer feel no more
And I will love until my heart it aches
And I will love until my heart it breaks
And I will love until there's nothing more to live for
And I will love until my heart it aches
And I will love until my heart it breaks
And I will love until there's nothing more to live for
Amy Macdonald - می دوم (Persian translation)
بهم می گی کی نورها محو میشن؟
چون نمی تونم ببینم، دیگه نمی تونم ببینم
بهم می گی کی آهنگ قطع میشه؟
چون نمی تونم بشنوم، دیگه نمی تونم بشنوم
اون زن گفت نمی دونم به خاطر چی زندگی می کنی
اون زن گفت من اصلا نمی دونم توبه خاطر چی زندگی می کنی
اون مرد گفت نمی دونم به خاطر چی زندگی می کنی
اون مرد گفت من اصلا نمی دونم تو به خاطر چی زندگی می کنی
اما من انقدر می دوم تا دیگه نتونم به دویدن ادامه بدم
و انقدر می بوسم تا دیگه لب هام چیزی احساس نکنن
و انقدر عشق می ورزم تا قلبم درد بگیره
و انقدر عشق می ورزم تا قلبم بشکنه
و انقدر عشق می ورزم تا دیگه چیزی نداشته باشم که به خاطرش زندگی کنم
بهم می گی کی دعوا تموم شده
چون دیگه نمی تونم تحمل کنمAmy Macdonald - Run - http://motolyrics.com/amy-macdonald/run-lyrics-persian-translation.html
بهم می گی کی روز تموم شده
چون نمی تونم بدوم دیگه نمی تونم بدوم
اون زن گفت نمی دونم برای چی اون کار رو کردی
اون زن گفت اصلا نمی دونم برای چی اون کار رو کردی
اون مرد گفت نمی دونم برای چی اون کار رو کردی
اون مرد گفت اصلا نمی دونم برای چی اون کار رو کردی
اما من انقدر می دوم تا دیگه نتونم به دویدن ادامه بدم
و انقدر می بوسم تا دیگه لب هام چیزی احساس نکنن
و انقدر عشق می ورزم تا قلبم درد بگیره
و انقدر عشق می ورزم تا قلبم بشکنه
و انقدر عشق می ورزم تا دیگه چیزی نداشته باشم که به خاطرش زندگی کنم
و انقدر عشق می ورزم تا قلبم درد بگیره
و انقدر عشق می ورزم تا قلبم بشکنه
و انقدر عشق می ورزم تا دیگه چیزی نداشته باشم که به خاطرش زندگی کنم