- Votes:
 - See also:
 
Ebi - deakht lyrics
توي تنهايي يك دشت بزرگ
 كه مثل غربت شب بي انتهاست
 يه درخت تن سياه سربلند
 آخرين درخت سبز سرپاست
 رو تنش زخمه ولي زخم تبر
 نه يه قلب تير خورده نه يه اسم
 شاخه هاش پر از پر پرنده هاست
 كندوي پاك دخيل و طلسم
 چه پرنده ها كه تو جاده كوچ
 مهمون سفره ي سبز اون شدن
 چه مسافرا كه زير چتر اون به تن خستگيشون تبر زدن
 تا يه روز تو اومدي بي خستگي
 با يه خورجين قديميه قشنگ
 با تو نه سبزه نه آينه بود نه آب
 يه تبر بود با تو با اهرم سنگ
 اون درخت سربلند پرغرور كه سرش داره به خورشيد ميرسه منم منم
 اون درخت تن سپرده به تبر كه واسه پرنده ها دلواپسه منم منمEbi - deakht - http://motolyrics.com/ebi/deakht-lyrics.html
 من صداي سبز خاك سربي ام
 صدايي كه خنجرش رو بخداست
 صدايي كه تو ي بهت شب دشت
 نعره اي نيست ولي اوج يك صداست
 رقص دست نرمت اي تبر بدست
 با هجوم تبر گشنه و سخت
 آخرين تصوير تلخ بودنه
 توي ذهن سبز آخرين درخت
 حالا تو شمارش ثانيه هام
 كوبه هاي بي امونه تبره
 تبري كه دشمنه هميشه ي
 اين درخت محكم و تناوره من به فكر خستگي هاي پر پرنده هام
 تو بزن، تبر بزن
 من به فكر غربت مسافرام
 آخرين ضربه رو محكمتر بزن
 فرستنده متن : اشکان آزون








