Epica - Sensorium
Chance doesn't exist
But the path of life is not
Totally so predestined and
Time and chronology
Show us how all should be
In the ways of existence
To find out why we are here
Being conscious is a torment
The more we learn is the less we get
No one surveys the whole, focus on things so small
But life's objective is to make it meaningful
Searching only for this
That which doesn't exist
Although our ability
To relativize remains unclear
Being conscious is a torment
The more we learn is the less we get
Every answer contains a new quest
A quest to non existence, a journey with no end
I'm not afraid to die
I'm afraid to be alive without being aware of itEpica - Sensorium - http://motolyrics.com/epica/sensorium-lyrics-persian-translation.html
I'm so afraid to, I couldn't stand to
Waste all my energy in things
That do not matter anymore
Our future has already been written by us alone
But we don't grasp the meaning
Of our programmed course of life
We only fear what comes
And smell death every day.
Our future has already been wasted by us alone
And we just let it happen and do not worry at all
Our future has already been written by us alone
But we don't grasp the meaning
Of our programmed course of life
We only fear what comes
And smell death every day
Search for the answers that lie beyond
Being conscious is a torment
The more we learn is the less we get
Every answer contains a new quest
A quest to non existence, a journey with no end
Epica - هوشیاری (Persian translation)
موقعیتی وجود نداره
اما مسیر زندگی کاملا هم از پیش تعیین شده نیست
زمان و تاریخ نگاری به ما نشون میدند که همه چیز در وجود ما
چطور باشه
تا کشف کنیم که چرا اینجا هستیم
آگاه بودن یک شکنجه ست
هرچی بیشتر یاد میگیریم کمتر نتیجه می گیریم
هر پاسخ یک جستجو برای سوال بعدی رو در بر داره
جستجویی برای عدم و نابودی ,یک سفر بی پایان
هیچ کس موضوع کلی رو در نظر نمیگیره بلکه همه روی جزئیات تمرکز میکنند
اما هدف زندگی اینه که مسائل رو با معنا کنه
فقط به دنبال همینه
چیزی که وجود نداره
هرچند توانایی ما برای متعادل کردن چیزها نا مشخص باقی می مونه
من از مرگ نمیترسم
از این میترسم که زنده باشم اما خودم ندونم
از این موضوع خیلی می ترسم,نمیتونم تحملش کنمEpica - Sensorium - http://motolyrics.com/epica/sensorium-lyrics-persian-translation.html
تموم انرژیم رو صرف چیزهایی میکنم که
دیگه مهم نیستند
آینده ما از همین حالا مشخصه,خودمون اون رو مشخص کردیم
ولی ما معنی نفرین برنامه ریزی شده ای
که اسمش زندگیه رو نمیفهمیم
تنها ترسمون اینه که چی پیش میاد؟
و هر روز مرگ رو استشمام میکنیم
آینده ما از همین حالا حیف و میل شده است,خودمون این کار رو کردیم
دست روی دست میذاریم و نگران هیچی نیستیم
آینده ما از همین حالا مشخصه,خودمون اون رو مشخص کردیم
ولی ما معنی نفرین برنامه ریزی شده ای
که اسمش زندگیه رو نمیفهمیم
تنها ترسمون اینه که چی پیش میاد؟
و هر روز مرگ رو استشمام میکنیم
به دنبال جوابهایی در ورای دروغ