Mary Hopkin - Those Were The Days
Once upon a time there was a tavern
Where we used to raise a glass or two
Remember how we laughed away the hours
And dreamed of all the great things we would do
Those were the days my friend
We thought they'd never end
We'd sing and dance forever and a day
We'd live the life we choose
We'd fight and never lose
For we were young and sure to have our way.
La la la la...
Those were the days, oh yes those were the days
Then the busy years went rushing by us
We lost our starry notions on the way
If by chance I'd see you in the tavern
We'd smile at one another and we'd say
Those were the days my friend
We thought they'd never end
We'd sing and dance forever and a day
We'd live the life we choose
We'd fight and never lose
For we were young and sure to have our way.
La la la la...
Those were the days, oh yes those were the days
Mary Hopkin - Those Were The Days - http://motolyrics.com/mary-hopkin/those-were-the-days-lyrics-persian-translation.html
Just tonight I stood before the tavern
Nothing seemed the way it used to be
In the glass I saw a strange reflection
Was that lonely woman really me
Those were the days my friend
We thought they'd never end
We'd sing and dance forever and a day
We'd live the life we choose
We'd fight and never lose
For we were young and sure to have our way.
La la la la...
Those were the days, oh yes those were the days
Through the door there came familiar laughter
I saw your face and heard you call my name
Oh my friend we're older but no wiser
For in our hearts the dreams are still the same
Those were the days my friend
We thought they'd never end
We'd sing and dance forever and a day
We'd live the life we choose
We'd fight and never lose
For we were young and sure to have our way.
La la la la...
Those were the days, oh yes those were the days
Mary Hopkin - ...چه روزایی بود (Persian translation)
روزی روزگاری میخانه ای بود
جایی که توش یکی دو تا گیلاس بالا مینداختیم
یادته چه جوری برای ساعتها می خندیدیم
و درمورد کارای بی نظیری که انجام می دادیم خیال پردازی می کردیم
چه روزایی بود دوست من
فکر می کردیم هیچوقت تمومی ندارن
می خوندیم و می رقصیدیم، برای همیشه و همیشه
زندگی ای رو می کردیم که خودمون انتخاب کرده بودیم
می جنگیدیم و هرگز نمی باختیم
چون جوون بودیم و یقین داشتیم که به راهمون می رسیم
...لا لا لا لا
چه روزایی بود دوست من، آخ که چه روزایی بود
بعدش سالهای پر مشغله به طرز سرسام آوری از راه رسیدن
خیالات درخشانمونو توی راه گم کردیم
اگه اتفاقی توی میکده می دیدمت
به همدیگه لبخند می زدیم و می گفتیم
چه روزایی بود دوست من
فکر می کردیم هیچوقت تمومی ندارن
می خوندیم و می رقصیدیم، برای همیشه و همیشه
زندگی ای رو می کردیم که خودمون انتخاب کرده بودیم
می جنگیدیم و هرگز نمی باختیم
چون جوون بودیم و یقین داشتیم که به راهمون می رسیم
...لا لا لا لا
دوست من چه روزایی بود، آخ که چه روزایی بود
درست همین امشب روبروی میخونه ایستادمMary Hopkin - Those Were The Days - http://motolyrics.com/mary-hopkin/those-were-the-days-lyrics-persian-translation.html
هیچی مثل قدیما به نظر نمی رسید
توی گیلاس، بازتاب یه غریبه رو دیدم
آیا اون زن تنها واقعا من بودم؟
چه روزایی بود دوست من
فکر می کردیم هیچوقت تمومی ندارن
می خوندیم و می رقصیدیم، برای همیشه و همیشه
زندگی ای رو می کردیم که خودمون انتخاب کرده بودیم
می جنگیدیم و هرگز نمی باختیم
چون جوون بودیم و یقین داشتیم که به راهمون می رسیم
...لا لا لا لا
دوست من چه روزایی بود، آخ که چه روزایی بود
از لای در صدای خنده ی آشنایی به گوش رسید
چهره تو دیدم و شنیدم که اسممو صدا زدی
آه دوست من ما پیرتر شدیم اما عاقلتر نه
چون توی قلبهامون، رویاها همون رویاهای قدیمین
چه روزایی بود دوست من
فکر می کردیم هیچوقت تمومی ندارن
می خوندیم و می رقصیدیم، برای همیشه و همیشه
زندگی ای رو می کردیم که خودمون انتخاب کرده بودیم
می جنگیدیم و هرگز نمی باختیم
چون جوون بودیم و یقین داشتیم که به راهمون می رسیم
...لا لا لا لا
دوست من چه روزایی بود، آخ که چه روزایی بود