Adam Lambert - The Circle
you turn
just to spite me
you run
where i can not see
you walk
all over me
but you won't
you won't
you know
what you'll never be
you show
all your pleasantries
you'd love
to lash out at me
but you won't
no you won't
everytime i hear the sound
of footsteps walking up to a door
i turn around and i don't see your face
inside my mind anymore
the circle is now complete
the loser admits defeat
they're taking us by surprise
no one will realize
you want
what you can't posses
you love
for me to confessAdam Lambert - The Circle - http://motolyrics.com/adam-lambert/the-circle-lyrics-persian-translation.html
you said
that you were the best
but you're not
no you're not
turn the spinning wheel
and tell me i'll do it
it's nothing at all
slipping through my fingers
losing grip and i
can see that you fall
the circle is now complete
the loser admits defeat
they're taking us by surprise
and no-one will realize
the circle is now complete
the boundries are obsolete
they read in between the lines
no-one will realize
the circle is now complete
the loser admits defeat
they're taking us by surprise
no one will realize
the circle is now complete
the loser admits defeat
they're taking us by surprise
no one will realize
turn to spin the wheel
and turn me out to where there's nothing at all
Adam Lambert - حلقه (Persian translation)
تو فقط براي آزردن من مياي
تو جايي فرار مي كني كه من نمي تونم ببينم
تو همش مغرورانه با من رفتار مي كني اما نمي خواي، نمي خواي
مي دوني چيه تو هيچ وقت (شاد) نخواهي بود
تو همش نشون ميدي كه شاد و شوخي
تو عاشق تحريك كردن مني اما نمي خواي، نمي خواي
هروقت صداي پايي رو مي شنوم كه داره به سمت در (اتاقم) مياد
برمي گردم و ديگه نقش صورت تورو حتي توي ذهنم هم نمي بينم
حالا حلقه كامله
بازنده شكست رو قبول مي كنه
تو رو غافلگير مي كنن و مي برن
هيچ كس هم نخواهد فهميد
تو چيزي رو مي خواي كه نمي توني داشته باشي
شايد دوست داشته باشي واسم اعتراف كني
بگي كه تو بهترين بوديAdam Lambert - The Circle - http://motolyrics.com/adam-lambert/the-circle-lyrics-persian-translation.html
اما تو نبودي، نه نبودي
چرخ رو بچرخون و من از اينجايي كه هيچي اصلا توش نيست ببر بيرون
مشت شل شدت از بين انگشتاي من ليز مي خوره و من هنوزم صداي افتادن تورو مي شنوم
حالا حلقه كامله
بازنده شكست رو قبول مي كنه
تو رو غافلگير مي كنن و مي برن
هيچ كس هم نخواهد فهميد
حالا حلقه كامله
مرزها بي استفاده هستن
اونا بيشتر از اونچه كه هست مي دونن
هيچ كس هم نخواهد فهميد
حالا حلقه كامله
بازنده شكست رو قبول مي كنه
تو رو غافلگير مي كنن و مي برن
هيچ كس هم نخواهد فهميد
چرخ رو بچرخون و من از اينجايي كه هيچي اصلا توش نيست ببر بيرون